از آخر مجلس شهدا را چیدند یک پنجره، گلدانِ فراموش شده یک خاطره، انسانِ فراموش شده در خانه، جماعتی پی معجزه‌ها بر طاقچه، قرآن فراموش شده :: در این همه رنگ، آنچه می خواهی نیست در این همه راه، غیر گمراهی نیست در شهر خیابان به خیابان گشتم آنقدر که آگهی ست آگاهی نیست :: در اوج، خدا را سر ساعت خواندند ما را به تماشای قیامت خواندند از کوچ پرندگان سخن گفتی و من دیدم که نمازی به جماعت خواندند :: آن مست همیشه با حیا چشم تو بود آن آینه ی رو به خدا چشم تو بود دنیا خواندند ,مجلس شهدا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حرف های آخر من بخش معرفی Ecu خودرو فابریک یدک محتوای بازاریابی فروشگاه ویواکس سرور مجازی گروه بانوی عکاس ----- طراحی وبسایت